جدول جو
جدول جو

معنی خباز بالا - جستجوی لغت در جدول جو

خباز بالا
(خَبْ با زِ)
دهی است کوچک از دهستان هنزا بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت، واقع در 25 هزارگزی شمال باختری ساردوئیه و 5 هزارگزی شمال راه مالرو بافت بساردوئیه. در این دهکده 20 تن سکنی دارند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رُ طِ)
دهی است از بخش سربند شهرستان اراک دارای 262 تن سکنه. محصول عمده آن غلات و انگور و بنشن و پنبه و لبنیات. پیشۀ مردم کشاورزی و دامپروری و صنایع دستی آن قالیبافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان گوربخش ساردوئیه شهرستان جیرفت که در 45 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و 8 هزارگزی جنوب راه مالرو ساردوئیه به دارزین واقع است، ناحیه ای است کوهستانی و سردسیربا 47 تن سکنه و آب آن از چشمه تأمین میشود، محصول عمده آن غلات و حبوب و شغل مردمش زراعت و گله داری وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی از دهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان که در 85 هزارگزی شمال کرمان بر سر راه مالرو شهداد به راور واقع است و15 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(غِ)
دهی است از دهستان بالاگریوه بخش ملاوی شهرستان خرم آباد که در 15 هزارگزی جنوب ملاوی و 6 هزارگزی خاور راه شوسۀ خرم آباد به اندیمشک در تپه ماهور واقع است، ناحیه ای است گرمسیر با 120 تن سکنه و آب آن از چشمه باغ تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و لبنیات و پشم و شغل مردمش زراعت و گله داری وصنایع دستی زنان فرش بافی و راهش مالرو و در مواقع خشکی اتومبیل رو است. ساکنان آن از طایفۀ هفت تخمه و کپرنشین میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
بام برتر. بام برین.
لغت نامه دهخدا
تصویری از دراز بالا
تصویر دراز بالا
بلند قامت دراز قد
فرهنگ لغت هوشیار